کارآفرینی و بازار یابی

کارآفرینی و بازار یابی

وبلاگی برای آموزش کار افرینی ، معرفی موسسات اعطا کننده وام ، ازائه طرح های کسب و کار رایگان با سود دهی بالا - آموزش انواع بازار یابی مدرن
کارآفرینی و بازار یابی

کارآفرینی و بازار یابی

وبلاگی برای آموزش کار افرینی ، معرفی موسسات اعطا کننده وام ، ازائه طرح های کسب و کار رایگان با سود دهی بالا - آموزش انواع بازار یابی مدرن

3 روش کار آفرینی

1. کارآفرین فردی : (Individual Entrepreneurship)

تشخیص اینکه کارآفرینان چه کسانی هستند و باید چه کاری انجام دهند تا کارآفرین نامیده شوند، نقطه ثقل مباحث متعددی بوده است. در حقیقت اکثر افرادی که کارآفرین نامیده می شوند، خودشان را شایسته این نام می دانند. یک کارآفرین ایالات مرکزی امریکا که در برابر گروهی از کارآفرینان آینده سخن می گفت تا آنجا پیش رفت که بیان کرد هیچ چیزی به عنوان کارآفرین وجود ندارد. دلیل این امر ریشه در این تعریف ساده دارد که کارآفرینی مفهومی ساده نیست. کارآفرینی مشکلهای بسیاری دارد و مشخص کردن این امر که وظیفه یک کارآفرین چیست، واقعاً دشوار است. مخترعان، وکلا، تجار، آموز ش دهندگان و پزشکان همه می توانند کارآفرین باشند. اگر توجه ما از اینکه کارآفرین کیست به این منتقل شود که کارآفرین چه کاری انجام می دهد آنگاه تعریف کارآفرینی روشنتر می شود. رونستات فرآیند کارآفرینی را ایجاد ثروت می داند. با این تعریف وظیفه شناخت یک کارآفرین به مراتب ساده تر می‌شود. کارآفرین فردی است که یک سازمان مستقل را تاسیس یا اکتساب کرده یا نمایندگی آن را کسب می کند. در همین راستا عبارت کلیدی حاصل از این تعریف سازمان مستقل است.
دلیل نیز آن است که در این تعریف تمرکز اصلی بر این مسأله است که ثروت چگونه در سیستم اقتصادی سازمان های موجود خلق می شود؟
 

 
2. کارآفرین درون سازمانی : (Intrapreneurship) :
گیفورد پینکات در کتاب اشکال کارآفرینی مفهوم کارآفرینی در سازمان ها را مطرح کرد. در کارآفرینی درون سازمانی کارآفرین به فردی اطلاق می شود که در سازمان ها فعالیت می کند. لازم است که دو حقیقت مهم درباره کارآفرینی در سازمان ها در این مبحث مورد اشاره قرارگیرد. نخست آنکه فرایند مورد توجه یک کارآفرین سازمانی با فرآیند مورد توجه کارآفرینان مستقل تفاوت دارد. درست است که مفهوم کارآفرینی در سازمان ها گسترده است اما یک کارآفرین مستقل در بازارهای اقتصادی گسترده تر و انعطا ف پذیرتر فعالیت می کند. این تفاوت برای هر نوع شیوه و شکل کارآفرینی محاسن و معایب خاصی را به دنبال دارد.   دوم آنکه کارآفرینی درون سازمانی در سازمانی رخ می دهد که مانع از کارآفرینی می گردد. به عبارت دیگر بسیاری از سازمانها در ایجاد محیطی برای کارآفرینی ناتوان هستند. کارآفرینان مجبور هستند تا موفقیت را در میان افرادی بیابند که حاضر نیستند به آنها کمک کنند یا واقعاً نمی خواهند موفقیت آنان را شاهد باشند. بنابراین کارآفرینان سازمان ها افرادی هستند که اغلب در فعالیتهای کارآفرینی سازمانها و  بدون حمایت سازمانشان درگیر هستند. البته این فقدان حمایت موضوع مهمی نیست اگر مدیریت بتواند فرآیندها و رفتارهای مناسبی را در یک سازمان ایجاد کند، کارآفرینان سازمان ها می توانند در محیط مناسبی فعالیت کنند. کارآفرین سازمانی را می توان خلق، تقویت، اداره و حمایت کرد.

3. کارآفرین سازمانی : (Organizational Entrepreneurship) :
شومپیتر می‌گوید:  نیازی نیست که کارآفرینی یک کار فیزیکی خاص باشد.   هر محیط اجتماعی روش خاص خود را برای کارآفرینی دارد. یک سازمان می تواند محیطی را فراهم آورد که در آن تمام اعضا بتوانند در انجام امور کارآفرینی شرکت کنند.   افراد بسیاری که سازمان ها را رها کرده و خودشان سازمان جدیدی تاسیس می کنند، نمایانگر آنند که اکثر سازمان ها قادر نیستند محیطی را برای کارآفرینی خلق کنند.   البته برخی افراد فقط برای تاسیس یک سازمان جدید سازمان خود را ترک می کنند و شرایط محیطی داخل سازمان اهمیت چندانی برایشان ندارد. اما بسیاری از افراد در صورت وجود حمایت متناسب در سازمان می مانند. سازمانی که چنین محیط داخلی را خلق می کند سازمانی کارآفرین تلقی می شود. البته حضور کارآفرینان در سازمان‌ها منعکس کننده کارآفرین بودن یک سازمان نیست. 

مقیمی، سید محمد، 1383، کارآفرینی در نهادهای جامعه مدنی، انتشارات دانشگاه تهران.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.